در فرهنگ ورزشی ما، شکست برای یک قهرمان بزرگ، پهلوان و اسطوره تعریف نشده است.
ستاره های ورزشی با کوله باری از افتخار و مدال با یک شکست، ناگهان افول می کنند و از صدر توجهات و استقبال مردمی به زیر کشیده می شوند. تعریف و تمجیدها رنگ می بازند و هجمه انتقادات ریز و درشت، شخصیت قهرمان و پهلوان را نشانه می روند.گویی این اسطوره فقط برای بردن و نباختن آفریده شده است.
سال ???? تختی با این که از مسابقه های المپیک توکیو با دست خالی برگشته بود در فرودگاه مهرآباد روی شانه های مردم رفت و از این که با وجود باخت، از او این چنین استقبال شده است اشک شوق ریخت. اما باید پذیرفت تختی یک استثناء بود و جایگاه عمیق او در دل های مردم، باعث بروز روحیه شکست پذیری در مردم شده بود ولی همیشه اینگونه نیست که نمی توان اقبال عمومی را در مواجهه با شکست نابهنگام پهلوانان و قهرمانان بزرگ انتظار داشت.
علیرضا حیدری را همه می شناسند. کاپیتان پرافتخار کشتی ایران در سال های گذشته، نفر سوم جهان در سال ،???? قهرمان جهان در سال ،???? نایب قهرمان جهان در سال ???? ، ???? و ???? و نفر سوم المپیک ???? آتن، کسی که در سراشیبی مسابقه های جهانی ???? نیویورک بعد از حذف زودهنگام محمد طلایی و علیرضا دبیر و ناکامی محمد اصلانی و هادی حبیبی و مجید خدایی، از اعتبار ایران در قلب آمریکا دفاع کرد و با شکست «دانیل کورمیر» بارقه های امید را در سرزمین بیگانه در دل علاقه مندان به کشتی ایران زنده کرد.
کشتی های او برای مردم رنگ و بوی دیگری داشت و پیر و جوان، مرد و زن همه «الدار کورتانیدزه» را شناخته بودند. وقتی حیدری با «کورتانیدزه» کشتی می گرفت، انگار هفتاد میلیون ایرانی با گربه سیاه کوتاه قد گرجی مبارزه می کردند. بی تعارف طلسم «کورتانیدزه» روی دوش همه ایران بود و وقتی حیدری در المپیک توانست با نسخه پیچی مسلم منصور برزگر، این حریف قدرتمند را شکست دهد شور و شعفی ویژه و منحصر به فرد بدنه کشتی و ورزش ما را فرا گرفت.
مدال برنز المپیک حداقل سهم او از حق واقعی اش در بازیهای ???? آتن بود. شاید هنوز انگشت اشاره حیدری روی سکوی المپیک که به جایگاه نفر اول اشاره می کرد را به یاد داشته باشید. شکی نیست که سهم او از مسابقه های جهانی و المپیک بسیار بیشتر از ? مدال است. شاید اگر بعد از مسابقه های جهانی سال ،???? آن اشتباهات فاحش و دردناک تمرینی را مرتکب نمی شد و با بهره از علم روز جهان برای المپیک سیدنی تمرین می کرد امروز در کلکسیون افتخاراتش مدال های خوشرنگ تری داشت. شیوه های غلط بدنسازی و خودفریبی در تغییر شیوه و از همه مهمتر فاصله عمیق کشتی ایران با علم پزشکی ورزشی و تاکتیک های بدنسازی کشتی حیدری را بعد از سال ?? به یک آدم آهنی خشک تبدیل کرد که نتیجه آن ناکامی در پیکارهای ترکیه، استرالیا و بلغارستان شد.
اما امروز حکایت علیرضا حیدری جور دیگری است؛ چهارده سال حضور در میادین قاره ای، جهانی و المپیک و عطش اشباع نشده ای از جنس مدال المپیک.
او باتجربه ترین ملی پوش سال های اخیر کشتی ماست و اگرچه به لحاظ کیفیت مدالی با علیرضا دبیر قابل مقایسه نیست اما تعدد حضور در ترکیب ثابت تیم ملی او را به یک مهره سرشناس و مجرب تبدیل کرده است. با این حال او امروز اسیر یک وسوسه عجیب و غریب شده و هیاهوی پر راز و رمزی را درسر می پروراند.
خودش مدعی است که بی گدار به آب نخواهدزد و با مطالعه و مشورت در این کارزار سخت قدم می گذارد اما شواهد و قراین این گونه نیست و حکایت سنگ مفت، گنجشک مفت، کشتی این بار از زبان حیدری نقل می شود.
علیرضا حیدری بعد از کسب مدال برنز المپیک، فاصله جبران ناپذیری از کشتی گرفت. گویی آب شده بود و نه تنها تمرینات منظمی نداشت بلکه با اضافه وزن شدید مواجه شده بود. او حتی در رقابت های لیگ هم شرکت نکرد و بعد از ? سال دوری در مسابقه های جهانی ???? گوانگ ژو چین به روی تشک رفت و با قبول ? شکست مقابل «گوگشلیدزه» گرجی و «روسلان شیخ اف» روسی الاصل از بلاروس روی سکوی چهارم دنیا ایستاد. او بعد از این ناکامی مثل این روزها در گرداب وسوسه ها غرق شد و با پیشنهاد منصور برزگر سرمربیگری تیم ملی را با وجود انتقادات فراوان پذیرفت. اما خیلی زود از این کار خود پشیمان شد و با استعفا و کناره گیری، خودش را از سرمربیگری رانده و از کشتی گیری مانده دید.
با این حساب او امروز ? سال و چهار ماه با آخرین مدال اش فاصله دارد و حالا صحبت از وسوسه های هیجان انگیز و بزرگی به نام المپیک در میان است. حیدری از المپیک آتن تا امروز فقط در یک کارزار مهم جهانی شرکت کرده و با ناکامی از آن خارج شده است و به عبارت دیگر او فاصله آتن تا پکن را با یک مدال طلای بازی های آسیایی دوحه طی کرده است و به این امید از المپیک صحبت می کند که با برنز المپیک آتن و طلای دوحه در پکن باز هم روی سکو رود.
شاید هیچ کس بهتر از خود علیرضا حیدری نتواند این موضوع و این تصمیم را تجزیه و تحلیل و حتی کالبدشکافی کند. این که او با چه استدلال و منطق علمی و مستندی به این نتیجه رسیده که می تواند در المپیک پکن تیم ایران را همراهی کند بر هیچ کس معلوم نیست. اما آنچه مشخص و مسلم است دلایل بی شمار وقابل استنادی است که با ذکر مثال های مشابه در کشورهای خارجی و صرفنظر از استثناها و تک ستاره های طلسم شکن، حیدری را از این حضور بر حذر می شمارد.
البته حیدری هنوز عملاً حرکتی انجام نداده است و همچون خیلی از موارد مشابه در کشتی ها، داعیه او برای حضور در صف مدعیان المپیک هنوز در حد یک شعار است اما روز به روز این وسوسه با رنگ و لعاب و دلهره بیش از پیش خود را می نمایاند و اصلاً بعید نیست که در آستانه المپیک و با انجام یک یا چند تک کشتی فرمالیته، دو بنده تیم ملی در پکن به حیدری برسد. تصمیمی که می تواند برای مسئولان تیم ملی، حیاتی باشد و تا حد قابل توجهی بار مسئولیت آنها را با توجه به حضور یکی از سرشناس ترین ملی پوشان بکاهد.
? او متعلق به خودش نیست
تصمیم حیدری برای حضور در المپیک پکن از زبان هرکدام از راویان کاربلد کشتی که حکایت شود یک وجه مشترک و عنصر غیرقابل حذف دارد و آن تعلق حیدری و افتخاراتش به یک ملت و جامعه و تاریخ کشتی ایران است.
بدون هیچ شک و تردیدی حیدری متعلق به خودش نیست که بخواهد بی محابا و بدون تدبیر تصمیمی اتخاذ کند که تهدیدی برای اعتبار و افتخارش برشمرده شود. همانطور که پیش از این نیز اشاره کردیم او سال های سال مرد شماره یک کشتی ایران بوده و مردم کشتی دوست با او در روزهای پر فراز و نشیب ورزش حرفه ای اش همراه بوده اند و بدون شک هیچ کس به تخریب شخصیت و اعتبار او راضی نیست و همه خانواده کشتی متفق القول بر این باورند که او باید تمام جوانب و ابعاد موضوع را بسنجد و با تدبیر و اندیشه در مسیر ادعا برای المپیک گام بردارد. مسلماً او نباید در برابر احساسات ورزشی اش برای تکمیل کلکسیون افتخارات خود تسلیم شود و چوب حراج به اعتبار ملی و شخصی خودش بزند.
المپیک کارزار بزرگ و نفس گیری است که یک بار از حیدری زهر چشم گرفته است. مرد پر افتخار کشتی ما وقتی در دور اول المپیک آتن «کورتانیدزه» را برد، خودش را روی سکوی نخست المپیک و یا حداقل در فینال می دید نه تنها خودش بلکه اکثر اعضای خانواده کشتی تصور نمی کردند او به غیر از «کورتانیدزه» به حریف دیگری هم ببازد، اما «ابراگیموف» ازبکستانی تمام معادلات را به هم ریخت و قهرمان ما را در رسیدن به طلای المپیک ناکام گذاشت.
جان سخن این که اگر تا دیروز «حاجی مراد گاتسالوف» را بخت اول و حریف اصلی در المپیک می دانستیم حالا باید از «گازیموف» آذربایجانی و کروپنیاکوف قزاق و «قربان قربان اف» ازبکی هم ترسید و روی همه رقبا حساب کرد. از سوی دیگر باید ابتدا روی کاغذ و سپس در تورنمنت های بین المللی مردان المپیکی خود و یا نامزدهای کسب دو بنده تیم ملی را محک بزنند. اما فراموش نکنید که همین علیرضا حیدری هنوز حتی یکبار با قدرتمندترین قهرمان ?? کیلویی جهان، یعنی «حاجی مراد گاتسالوف» مبارزه نکرده است و بیش از ? بار فرصت گرانبهای مصاف با این چهره سرشناس و مسلمان کشتی جهان را برای سنجش توانایی های خودش بر باد داده است.
واقعیت های امروز کشتی اگرچه تلخ و دور از باور است اما باید پذیرفت که حیدری با این اوصاف شانسی در بین رقبای خود ندارد و پیش از آن که با یک شکست سنگین به این باور برسد باید قدر موقعیت، جایگاه و اعتبار بین المللی اش را بداند.
? موسل بز با ضربه فنی باخت
گفته های «آرتور تایمازوف» درباره موسل بز بیشتر به یک شوخی خنده دار شبیه است تا آرزو و حتی تهدید و یا کری خوانی های رقابتی. البته بعید هم نیست که تایمازوف غول خوش اندام ازبکی و قهرمان المپیک آتن با این حرف ها قصد تمسخر موسل بز را داشته است. او گفته است: آرزو دارم فینال المپیک را با «دیوید موسل بز» برگزار کنم.
موسل بز که این روزها ?? سالگی خود را می گذراند یکی از نوابع و ستاره های کشتی جهان در سال های نه چندان دور بود. او اندام منحصر به فرد و ورزیده ای داشت. ??? کیلوگرم بدون چربی، ماهیچه ها و عضلات کاملاً ساخته و پرداخته و آماده که او را از تمام رقبای سنگین وزن متمایز می ساخت. او یک زیرگیر متبحر و سریع بود و گاهی اوقات سبک کشتی های او به کشتی گیران سبک وزن شبیه بود. همین ویژگی های بارز او را به یک غول تقریباً شکست ناپذیر طی سال های ،???? ???? و ???? تبدیل کرد که برایش مدال طلای المپیک سیدنی و ?طلای رقابت های جهانی را به ارمغان آورد.
مصاف با موسل بز مثل گاتسالوف در سال های ???? تا ???? واقعاً برای کشتی ما یک آرزو و برای سنگین وزن های کشتی یک دیدار سخت و نفس گیر به شمار می رفت که هیچگاه در میادین معتبر جهانی و المپیک محقق نشد.
موسل بز سال ???? در ترکیب تیم ملی روسیه به تهران آمد و بدون مشقت و دشواری خاصی روی سکوی نخست رفت. تهران آخرین کارزار جهانی او بود و این کشتی گیر تکنیکی روس بعد از مسابقه های اروپایی در سال ???? دیگر هرگز به افتخار و عنوانی نرسید.
«موسل بز» فارغ التحصیل رشته مهندسی متالورژی از دانشگاه فنی مسکو است و گویا کشتی را با دیاگرام آهن و کربن عجین کرده است که نمی تواند بر این وسوسه کاذب المپیک غلبه کند. او امروز بعد از ? سال غیبت در روسیه، مهد کشتی جهان و با حضور ستارگان صاحب نام دنیا هیچ حرفی برای گفتن ندارد و همین باعث شد که او به تصور محال و با آمادگی فریبنده اش داعیه المپیک را سر دهد.
«دیوید موسل بز» بعد از سال ???? فراغت بال پیدا کرد و به اتمام تحصیلاتش پرداخت. او بعد از المپیک با «ایربیک فارنیف» و «حاجی مراد گاتسالوف» به ایران آمد و در رقابت های لیگ برتر کشتی گرفت. مبارزاتی که آن روزها هم، مایه آبروریزی او بودو همه دست اندرکاران کشتی به وضوح دیدند که او دیگر برندگی و توانایی های گذشته را ندارد. «موسل بز» بعد از این به مربیگری در کشتی روسیه پرداخت در مسابقه های جهانی در کنار «جامبولات تدیف» و حاجی «مراد ماگمدوف» به هدایت تیم ملی روسیه پرداخت.
«جامبولات تدیف» در همین اثنا احساس کرد فیل «موسل بز» یاد هندوستان کرده و قصد کشتی گرفتن دارد. بروز برخی اختلافات اخلاقی بین «تدیف» و «موسل بز» هم باعث شد که او از مربیگری در تیم ملی روسیه جدا شود و برای حضور مجدد در جمع کشتی گیران و مدعیان دو بنده تیم ملی تلاش کند.
تصمیمی که با واکنش شدید تدیف و مامیاشویلی رئیس فدراسیون کشتی روسیه مواجه شد و قهرمان ملی هیچ مزیت و برتری برای مصاف با سایر رقبا نیافت.
البته «موسل بز» بهتر و پیشتر از سایرین دریافت که برای کشتی گرفتن جایی در بین رقبای سرشناس داخلی ندارد. او حتی می دانست که در دیگر کشورهای صاحب نام دنیا هم شانسی برای پوشیدن دو بنده تیم ملی نخواهد داشت این بود که مکاتبات و مراودات مخفیانه اش را با فدراسیون کشتی اسلواکی انجام داد و تصمیم گرفت با پذیرفتن تابعیت اسلواکی، شانس خود را برای حضور در المپیک پکن با ملیت متفاوت افزایش دهد.
قطعاً اگر «موسل بز» همان جسارت و جنگندگی گذشته را داشت به جای اسلواکی به گرجستان، بلغارستان، ازبکستان، آذربایجان و قزاقستان می رفت اما حضور نمایندگان سنگین وزن این کشورها برای «موسل بز» آنقدر غیرقابل تحمل بود که شاید اجازه ملی پوش شدن را هم از او می گرفت. امروز «موسل بز» سهمیه المپیک را هم ندارد و برای رسیدن به این افتخار و اشباع هوس و وسوسه المپیکی اش باید از خان اول یعنی مسابقات قهرمانی اروپا می گذشت اما ناکام ماند و حالا باید در مرحله دوم مسابقات گزینشی شانس خود را امتحان کند. کارزار سخت و دشواری که می تواند آب سردی بر آتش این وسوسه خانمان سوز باشد.
? کارلین: ای کاش وسوسه نمی شدم
امروز علیرضا حیدری پا جای پای دیوید «موسل بز» می گذارد. او سودای المپیک را در سر دارد و با این که دائماً بر قانونمندی تأکید می کند و حضورش در تیم ملی را منوط به عبور از مسیر انتخابی می داند اما اوضاع درباره او متفاوت تر از این حرف هاست و تاریخ نشان داده است حتی اگر او در مسابقه های انتخابی به اصطلاح قانونمند هم مغلوب شود، باز هم جزو شانس های مسلم حضور در المپیک است.
هم «موسل بز» و هم حیدری برای حضور در المپیک تحریک و وسوسه شده اند. یک حس طبیعی از سوی دو قهرمان بر بزرگ ترین آوردگاه ورزشی جهان که قطعاً برای آنها یک حسن ختام ارزشمند در کارنامه ورزشی شان برشمرده می شود.
این حس و انگیزه فقط مختص علیرضا حیدری و «دیوید موسل بز» نبوده و نیست بلکه همیشه در فصل المپیک ستاره های بسیار زیادی یاد دوران اوج خود افتاده اند و با این اندیشه که می توانند همچنان در سطح ? کشتی جهان مطرح شوند روی تشک رفته و اغلب مغبون شده اند. حتی الکساندر کارلین دارنده ?? مدال طلای جهان و المپیک که در آخرین حضورش در مسابقه های المپیک سیدنی، بعد از ?? سال به گاردنر آمریکایی باخت، در بخشی از خاطراتش آورده است: «ای کاش برای طلای سیدنی وسوسه نمی شدم. اصلاً تصور نمی کردم که کسی بتواند مرا شکست دهد.
این موضوع خیلی دردآور و تأسف برانگیز بود. می توانستم در اوج کناره گیری کنم اما حتی نقره المپیک هم برای من کم بود.» او کارلین بود. مردی افسانه ای که ?? مدال طلای پیاپی را در کارنامه داشته است و به صورت پیوسته و دائمی مسافر مسابقات جهانی و المپیک بوده اما او با تمام افتخاراتش در فینال المپیک سیدنی مغبون شد و با این که نقره المپیک در نوع خود بسیار باارزش است اما شکست او به قدری دور از باور و محال بود که گویی از المپیک حذف شده است و آنچه مسلم است نه «موسل بز» و نه «علیرضا حیدری» قابل قیاس با کارلین نبوده و نیستند و با این که مدت ها از میادین جهانی دور بوده اند سودای المپیک در سر می پرورانند.
? تفاوت های موسل بز و حیدری
با همه این تفاسیر و منطق واضح و مبرهن، بین حیدری و موسل بز تفاوت های آشکاری وجود دارد. تفاوت هایی که به نفع حیدری نیست و به هیچ وجه شانس او را برای حضور در المپیک افزایش نمی دهد. موسل بز و حیدری هر دو وسوسه های المپیک را در سر دارند اما «موسل بز» قاطع و مطمئن هدف خود را مشخص کرده و برای سهمیه المپیک می جنگند. او هیچ تردیدی برای کشتی گرفتن در قیاس با مربیگری ندارد. امروز کاملاً هدف مشخصی را دنبال می کند و می خواهد در ??? کیلوگرم در المپیک کشتی بگیرد. اما علیرضا حیدری هنوز بر سر دوراهی است و عملاً هیچ حرکت مثبتی انجام نداده است و به جز چند خبر کوتاه که از شدت تمرینات او گفته ، هنوز در هیچ میدان داخلی و خارجی حیدری را روی تشک ندیده ایم. نکته جالب اینجاست او هنوز وزن خودش را هم انتخاب نکرده و نمی داند که در ?? کیلوگرم کشتی خواهد گرفت یا ??? کیلوگرم.
حیدری در پاسخ به سؤال های خبرنگاران در مورد وزن مورد نظرش می گوید: باید خودم را آماده کنم و تمریناتم را ادامه دهم تا ببینیم در آن شرایط وزن طبیعی ام چه تغییری خواهد کرد.
موسل بز بعد از اطمینان از کشتی گرفتن آن هم با تابعیت اسلواکی اعلام کرد که در جام کی یف کشتی خواهد گرفت. اما حیدری نه تنها در مسابقه های انتخابی تیم ملی در اصفهان، بلکه در رقابت های خارجی نیز غایب بوده و هست. علاوه بر این حتی مشخص نیست که او در چه تورنمنتی کشتی خواهد گرفت و در کدام نقطه جهان خودش را محک خواهد زد. به جز این که کاملاً فی البداهه و بدون مقدمه صحبت همراهی او با تیم کشتی نفت در جام مدوید بر سر زبان ها افتاد که بلافاصله از سوی مسئولان باشگاه نفت تکذیب و در ادامه نیز، سفر تمام اعضای تیم لغو شد.
واقعیت این است که نه تنها حیدری بلکه مسئولان و مربیان تیم ملی نیز چگونگی استفاده کردن از حیدری را نمی دانند و هیچ کدام از آنها نمی توانند یک تورنمنت را هدف اصلی حیدری برای حضور برشمارند.
بعد از لغو سفر حیدری و تیم نفت به جام مدوید در بلاروس و برگزاری مسابقه های قهرمانی آسیا باقی نمانده و به دنبال آن بلافاصله تورنمنت های گزینشی سهمیه المپیک در لهستان و سوئیس برگزار می شود. با این تفاسیر و با وجود سهمیه کسب شده توسط سعید ابراهیمی در مسابقه های جهانی باکو در وزن ?? کیلوگرم و از طرفی عدم حضور حیدری در مسابقه های قهرمانی آسیا در کره جنوبی، او فرصت مناسبی برای عرض اندام در یک تورنمنت قرص و محکم خارجی را نخواهد یافت و متأسفانه مجالی برای محک زدن او نیست. مگر این که او بخواهد در جام لارناکای قبرس و یا رقابت های جام «بوریاتیا» در «اولان اوده» روسیه شرکت کند.
بنابراین علیرضا حیدری تا رقابت های جام علی علی اف که ?? و ?? مه میلادی در روسیه برگزار خواهد شد، بیش از ? ماه ارزشمند و طلایی را نیز از دست خواهد داد و این درحالی است که مسابقه های جام علی علی اف فقط در فاصله ? ماه تا المپیک برگزار می شود و اعضای تیم ملی در بهترین حالت ممکن همزمان بامسابقه های جام علی علی اف باید از طریق کنکور انتخابی ، گزینش شوند.
این بلاتکلیفی قهرمان سرشناس کشتی ما علاوه بر این که شرایط حضورش را در المپیک زیر سؤال می برد به تیم ملی ما نیز سرایت خواهد کرد و حاشیه ناامن و خطرناکی را برای سایر مدعیان این وزن و حتی سنگین وزن ایجاد خواهد کرد. ترس از انتصاب های ناگهانی ، تغییر قانون به خاطر مصلحت و اعطای امتیازات ویژه به یک کشتی گیر خاص جو اردو را کاملاً بر هم خواهد زد و آسایش روانی ، این عامل حیاتی اردوهای کشتی را از بین خواهد برد.
? سخن آخر
حیدری باید تکلیف خودش را همین امروز مشخص کند. او به خاطر حفظ جایگاه و اعتبار ملی و شخصی اش هم که شده باید از سرنوشت «دیوید موسل بز» عبرت بگیرد و پیش از آن که مثل او در تورنمنت های نه چندان معتبر بین المللی مقهور شود، به طور دقیق و کامل به یک جمع بندی علمی و کلی از آمادگی جسمی و فنی اش برای حضور در جمع مدعیان المپیک برسد. او هنوز هیچ حرکت رسمی دال بر عزم و اراده و البته آمادگی اش برای کشتی گرفتن انجام نداده است و لذا می تواند با توجه به شرایط حال حاضر دوباره این تصمیم را در بوته تفکر و اندیشه نقد کند.
حیدری باید احساسات و علاقه اش را کنار بگذارد و در مورد آینده ورزشی اش شخصاً و صراحتاً تصمیم بگیرد تا هم تکلیف خودش روشن شود هم سایر رقبا و مدعیان برای آینده تیم ملی در المپیک آسوده تر و با خیال راحت تر تمرین نمایند.
? میر روشن: موسل بز به شناخت واقعی رسیده است
اکبر میرروشن به عنوان یکی از کارشناسان کشتی مقایسه علیرضا حیدری و دیوید موسل بز را از نگاه بازگشت به صحنه حرفه ای کشتی این گونه بررسی می کند: حیدری و موسل بز تفاوت هایی آشکار بسیاری با هم دارند. فیزیک بدنی، کلاس تکنیکی و حتی طرز تفکر فنی این دو با هم بسیار تفاوت دارد . کاپیتان میرروشن که توانایی هایی بالایی در ترانسفر و نقل و انتقال کشتی گیران خارجی دارد می گوید: موسل بز درجام کی یف با ضربه فنی شکست خورد و این نشان می دهد که او با روزهای اوج خود بسیار فاصله دارد اما به هرحال او به این شناخت رسیده است و می داند که در کجای کشتی جهان قرار دارد. میرروشن حضور حیدری در جمع مدعیان المپیک را مستلزم دستیابی به یک شناخت دقیق از رقبای صاحب نام داخلی می داند و بر لزوم قانونمندی رقابت های انتخابی و حضور حیدری در این مسابقه ها تأکید می کند. او همچنین می گوید: حیدری با افتخارترین کشتی گیر سال های اخیر است. امروز او حتماً به این نتیجه رسیده است که می تواند کشتی و حتی مدال بگیرد اما او باید از عزت و افتخار خودش نیز دفاع کند و قبل از آن که درمورد المپیک تصمیم بگیرد در یک تورنمنت بین المللی خودش را محک بزند. اما متأسفانه لغو سفر به جام مدوید فرصت های مناسبی را از او گرفت و باید دید که مسئولان تیم ملی برای او چه تدبیری خواهند اندیشید.
میر روشن قیاس انگیزه های امروز حیدری را با تختی این گونه بیان می کند: قضیه تختی فرق می کرد، او در بین مردم آنقدرطرفدار داشت که با وجود شکست باز هم مورد استقبال واقع شد. او یک قهرمان کشتی بود که از ویژگی های خاص پهلوانی هم بهره مند بود. میرروشن می گوید: از سوی دیگر تختی مجبور شد به خاطر مردم و فشار هوادارانش درعین کم شانسی راهی المپیک شود. اما هیچ اجباری متوجه حیدری نیست و از طرفی شرایط آن روز تختی ، امروز برای حیدری فراهم نیست.
? عباس جدیدی : راجع به حیدری اظهار نظر نمی کنم
شاید هیچ کس بهتر از عباس جدیدی نتواند در مورد المپیک و وسوسه هایش و البته موسل بز و حیدری صحبت کند. اما گویا جدیدی روزه سکوت گرفته است. او می گوید: می خواهم نظرم برای خودم باشد و نمی خواهم در مورد حیدری صحبت کنم. جدیدی می داند که قضیه از چه قرار است. او می تواند آینده حیدری و تیم ملی را کارشناسانه پیش بینی کند ولی ترجیح می دهد در باره دیگر افراد صحبتی نکند لذا با صراحت می گوید : در باره خودم صحبت می کنم ولی از من نخواهید در باره حیدری و تصمیمش صحبت کنم.
اصرار ما در باره موسل بز نتیجه داد و جدیدی درباره شکست موسل بز با اندیشه های المپیکی که در سر دارد، اینگونه اظهار نظر می کند. باید فیلم کشتی «موسل بز» را دید. کشتی هزار چم و خم دارد و معلوم نیست که واقعاً چه اتفاقی برای او افتاده که او ضربه شده است. به هرحال او کشتی گیری نبودکه ضربه شود و حتماً اتفاقی افتاده و در یک لحظه کشتی از دستش خارج شده و امکان دارد که روی پل گیر کرده باشد و نهایتاً هم ضربه شده است. جدیدی می گوید: از ضربه شدن موسل بز در کی یف نمی توان راجع به توانایی او برای قدرت نمایی در المپیک نتیجه گرفت.
? اسدالله رضایی: ?? کیلوگرم آتن، ?? کیلوگرم پکن
رئیس اسبق سازمان لیگ کشتی کشور نیز علیرضا حیدری را به مطالعه دقیق و بررسی تمام جوانب کار برای ورود به صف مدعیان المپیک فرا می خواند. رضایی می گوید: حیدری و «موسل بز» تقریباً در یک محدوده سنی هستند و نمی توان به واسطه ? سال اختلاف آنها را از هم مستثنی کرد. موسل بز مدت هاست که از روزهای طلایی اش فاصله گرفته و اصلاً در حد واندازه المپیک نیست که ضربه شدن او در مسابقه های کی یف گواه این مدعاست. علیرضا حیدری باید به پشتوانه ها و سرمایه های پشت سر خود نیز توجه کند و نباید باعث حذف جوانان جویای نام پشت سر خود شود. رضایی به ماجرای علیرضا دبیر و اصغر بذری در آستانه المپیک آتن اشاره می کند و صراحتاً می گوید: حیدری نباید اجازه دهد که اتفاقات ???? در ?? کیلوگرم امسال در ?? رخ دهد. به هرحال او اگر آماده است و می تواند مدال بگیرد باید از صف مدعیان داخلی عبور کند و از همه مهم تر برای حفظ جایگاه و اعتبارش در یک تورنمنت بین المللی خودش را محک بزند.
کارشناس کشتی به کارنامه درخشان حیدری هم اشاره ای می کند و می گوید: او سرمایه مجرب و گرانبهایی است که می تواند از تجارب خود سایر کشتی گیران را نیز بهره مند سازد.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ